تنهاي

سایه ام امروز زتنهای مرا همراه نیست . گر دراین خلوت بمیرم هیچ کس اگاه نیست.


هر کجا عشق باشد !

 

 
 
 
زنی هنگام بیرون آمدن از خانه، سه پیرمرد با ریش های بلند سفید را دید که جلوی در نشسته اند.
زن گفت: هر چه فکر می کنم شما را نمی شناسم؛ اما باید گرسنه باشید. لطفا” بیاید تو و چیزی بخورید.
آنها پرسیدند: آیا همسرت در خانه است؟
زن گفت: نه .
آنها گفتند: پس ما نمی توانیم بیاییم.
غروب، وقتی مرد به خانه آمد، زنش برای او تعریف کرد که چه اتفاقی افتاده است.
مرد گفت: برو به آنها بگو من خانه هستم و دعوتشان کن.
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد.
اما آنها گفتند: ما نمی توانیم باهمدیگر وارد خانه بشویم.
زن پرسید: چرا؟
یکی از پیرمردها در حالی که به دوست دیگرش اشاره می کرد، گفت: اسم این ثروت است و سپس به پیرمرد دیگر رو کرد و گفت: این یکی موفقیت و اسم من هم عشق. برو به همسرت بگو که فقط یکی از ما را برای حضور در خانه انتخاب کند.
زن رفت و آنچه اتفاق افتاده بود را تعریف کرد. شوهر خوشحال شد. گفت: چه خوب! این یه موقعیت عالیست. ثروت را دعوت می کنیم. بگذار بیاید و خانه را لبریز کند!
زن که با انتخاب شوهرش مخالف بود، گفت: عزیزم! چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟
دختر خانواده که از آن سوی خانه به حرفهای آنها گوش می داد، نزدیک آمد و پیشنهاد داد: بهتر نیست عشق را دعوت کنیم تا خانه را از وجود خود پر کند؟
شوهر به همسرش گفت: بگذار به حرف دخترمان گوش کنیم پس برو بیرون و عشق را دعوت کن.
زن بیرون رفت و به پیرمردها گفت: آن که نامش عشق است ، بیاید و مهمان ما شود. در حالی که عشق قدم زنان به سوی خانه می رفت، دو پیرمرد دیگر هم دنبال او راه افتادند. زن با تعجب به ثروت و موفقیت گفت: من فقط عشق را دعوت کردم، شما چرا می آیید؟
این بار پیرمردها با هم پاسخ دادند: اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت کرده بودید، دو تای دیگر بیرون می ماندند، اما شما عشق را دعوت کردید، هر کجا او برود، ما هم با او می رویم.
هر کجا عشق باشد، ثروت و موفقیت هم هست

جمعه 29 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

بوی رفتن می‌دهی

بوی رفتن می‌دهی
در را باز می‌گذارم
وقتی برو که
گنجشــک‌ها و ســتاره‌ها
خوابــــــــند

پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

هستم تا ته تهش !!

گاهی نیاز داری
به يه آغوش بي منت
كه تو رو فقط و فقط واسه خودت بخواد
كه وقتي تو اوج تنهايي هستي
با چشماش بهت بگه
هستم تا ته تهش !!

پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

؟/؟

بگذار زمانه از حسادت بترکد...
.
.
.
.
انگشتان من ,
.
چه
به
انگشتان " تو " می آید !

 

 

 

پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

فقط تو

 

دلم یک جای دنج میخواهد
آرام و بی تنش
جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی!
تا آدم گاهی آنجا آرام بگیرد !…
مثلا آغوش تو!.

دیدین وقتی یه آدم میــــــــگه ،
هیچ کس منو دوســــــــت نداره
منظورش از
هیچ کــــس ،
یک نفــــــــر بیشتر نیست…
همون یه نفری که
برای
اون همه کســــــــه…

پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

تنهـا بودن قـدرت مـیخــواهــد

تنهـا بودن قـدرت مـیخــواهــد
و ایـن قــدرت را
کســی بـه مـن داد که روزی مـی گفت
تنهــایت نمی گذارم!!

چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

گــــفته باشــــم !.!.!


نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد

تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

 

 

گــــفته باشــــم !.!.!
مـــن درد مــــــــی کــشــم ؛
تــــو امــــا …. چشم هـــــایت را ببنـــــــد !
سخت است
بـدانـــــم می بینی
، و بی خیــــــــــالی … !

چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

مسافر

دلم برای قدیمیهای یک نفر تنگ شده .. این آدم جدید ، دیگردل مرا تنگ نمی کند ...

 

 

 

چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

چگونه تکه تکه های سهمم از تو را کنار هم بگذارم ؟

چگونه تکه تکه های سهمم از تو را
کنار هم
بگذارم ؟
چگونه بسازمت ؟
آدم ها . . .
فـرامـوش
نـــميکــــنند !!
فــــــــقط . . .
ديـــگر سـاکت ميشـوند
هـمين . . .

 

دلتنگی هموون مکثیِه که رو اسمش میکنی وقتی شماره های گوشیت رو میای پایین ... !
وای خدا...

چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

فقط يه نفر توذهـــنت بياد ، نه چند نفر...

توىِ "زندگـيت" جــزءِ اون دسته از افـــرادى باش که : اگه يکي از پُشت چشماتو گرفت ،

فقط يه نفر توذهـــنت بياد ، نه چند نفر...

 

 

فقط از شرم چشماته تموم سربه زیری هام
نمیدونم بدون تو من از آینده چی میخوام
نمیتونم از این بن بست به سمت عشق برگردم
توراهی روبه من واکن میدونم خیلی بد کردم
کسی جزتو نمیدونه چقدر محتاج دیروزم
بگو برگرده اون لحظه که من یک عمره میسوزم
نمیتونم از این بن بست به سمت عشق برگردم
توراهی روبه من واکن میدونم خیلی بد کردم
فقط از شرم چشماته تموم سربه زیری هام
نمیدونم بدون تو من از آینده چی میخوام
نمیتونم از این بن بست به سمت عشق برگردم
توراهی روبه من واکن میدونم خیلی بد کردم

چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

من قانون عشق

 

قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق
عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست
چه قانون عجیبی!

  

چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی!

که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی 
و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی
و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی
و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری

یعنی میشود روزی برسد.....
که بیایی.....
مرا در اغوش بگیری....
بخواهم گله کنم....
بگویی
هیس دیگه هیچی نگو .....
بگویی همه کابوس ها تموم شد عزیزم

از حالا من و تو با همیم .....

چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

 چقدر حرف هست و من فقط سکوت میکنم
آمدنت را سکوت کردم...
داشتنت را سکوت کردم...
رفتنت را سکوت کردم...
... انتظار بازگشتت را ه
حالا نوبت توست...
باید در سکوت به تماشا بنشینی
سوختنم را
..

 

چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

يادم نمياد كسي ازم پرسيده باشه چي دوس داري اخه چته تو ؟

در زندگی بارون نباش

که فکر کنند با منت خودتو به شیشه می کوبی

ابر باش تا منتظرت باشن که بباری


دلم نگرفته از رفتنت...!دلگیرم از اون همه دوست داشتن که گفتی ولی نداشتی....!!!

انقدر دلم برات تنگ شده که حتی دوست دارم...با کسه دیگه ببینمت...!!!

سه شنبه 26 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟////////////////////

اسمم داره یادم میره چون تو صدام نمیکنی
حالا که عاشقت شدم تو اعتنا نمیکنی
دلتنگ تر میشم ولی نشنیده میگیری من
هنوز همه حالِ تورو از من فقط میپرسنُ
با این که با من نیستی دیوونه میشم از غمت
اصلا نمیخوام بشنوم که اشتباه گرفتمت
داشتنِ تو کوتاه بود اما همونم کم نبود
گذشته بودم از همه، هیچ کس به غیر تو نبود
حقیقت میدونی و از من دفاع نمیکنی
کنارِ تو میمیرم و تو اعتنا نمیکنی
مردم تورو از چشم من امشب تماشا میکنن
فردا غریبه ها منو پیش تو پیدا میکنن
کاش اتفاقی رد بشی از کوچه های دلخوری
به روم نیارم که چقدر میخوام که از پیشم نری
هربار با شنیدن صدای تو آروم شدم
حتی واسه ی رفتنت پیش همه محکوم شدم
اسمم داره یادم میره چون تو صدام نمیکنی
حالا که عاشقت شدم تو اعتنا نمیکنی
دلتنگ تر میشم ولی نشنیده میگیری من
هنوز همه حالِ تورو از
من فقط میپرسنُ

سه شنبه 26 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

......................حرفي نيست

 

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

خدایا خیلی دلگیرم از همه

چقدر دلم می خواد برم. نمیدونم کجا؟ فقط دلم میخواد برم.

برم یه جایی که نه کسی منو بشناسه نه کسی رو بشناسم .  

 چقدر دلم میخواد واسه یه بارم که شده از خوشحالیم گریه کنم نه از دلتنگیم

چقدر دلم میخواد شبا با یه دل خوش بخوابم و صبحا وقتی بیدارمیشم یه کوه غم رو سینم حس نکنم

چقدر دلم میخواد دنیام یه جور دیگه باشه  

خدایا خیلی دلگیرم از همه

 

 

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

اشك

 

 

وقتی که تو  بارانی می‌شوی در آسمان چشمانت غرق می‌شوم

 

 و فراموش می‌کنم که هوا پاییزی است.

 

 برخیز تا پنجره‌ها را به روی خزان ببندیم،

 

 بیم دارم خزان خاطراتمان را غارت کند.

 

باغچه از حجم علفهای هرز سکوت انباشته شده.

 

از خلوت کوچه دلم می‌گیرد و هنوز در انتظار بارانی شدن

 

چشمانت هستم. هر چند که می‌دانم بارانی شدن،

 دل آسمانی می‌خواهد.

 

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

 

 

 

امروز همان فرداییست که دیروز در انتظارش بودیم      

 

 

 


 

 چه داریم

 

    چه داشتیم

 

        و چه خواهیم داشت

 

   روزها یکی پس از دیگری

 

       ره همیشگی خود را میپیمایند

 

  بدون آنکه ما درک کنیم

 

    امروز همان فردایی بود

 

       که دیروز در انتظار آمدنش

 چه شادیها کرده

 

         و چه خاطرات خوشی
را در سر پرورانده بودیم

 

                 میدانستم که خوشیهایش

 

 
 
 

میهمان امروز که ادامه ی فردا بود................


 

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

دلم براش تنگ شده

دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ است…

دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد …

دلم برای کسی تنگ است ه با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند…

دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد …

دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد…

دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه هایش را آرزو دارد…

دلم برای کسی تنگ است که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت می کشد …

دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد …

دلم برای کسی تنگ است که مشامم به دنبال عطر تن اوست…

دلم برای کسی تنگ است که اشکهایم را دیده…

دلم برای کسی تنگ است که تنهاییم را چشیده…

دلم برای کسی تنگ است که سرنوشتش همانند من است…

دلم برای کسی تنگ است که دلش همانند دل من است…

دلم برای کسی تنگ است که تنهاییش تنهایی من است…

دلم برای کسی تنگ است که مرهم زخمهای کهنه است…

دلم برای کسی تنگ است که محرم اسرار است…

دلم برای کسی تنگ است که راهنمای زندگیست…

دلم برای کسی تنگ است که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند…

دلم برای کسی تنگ است که دوست نام اوست…

دلم برای کسی تنگ است که دوستیش بدون (( تا )) است…

دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ دل تنگی هایم است…

دلم برای کسی تنگ است
 


 

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

سرنوشت

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

گمانم اشک هایم را نم دیوار میفهمد

 

گمانم اشک هایم را نم دیوار میفهمد

شکستن زیر باران را خم دیوار میفهمد

تمام حرف های خیس و تب دار نگاهم را

سکوت تلخ و گنگ و مبهم دیوار میفهمد

سرود غصه ها را با دلی پر سوز میخوانم

صدای زیر آهم را بم دیوار میفهمد

فشار بغض های آجری بر پشت چشمانم

تحمل را ستون محکم دیوار میفهمد

من از وقتی که لبخندم ترک برداشت فهمیدم

زبانم را شکاف پرغم دیوار میفهمد

 

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

دلم گرفته

 

می روم شاید فراموشت کنم

 

 

با فراموشی هم آغوشت کنم

 

 

می روم از رفتن من شاد باش 

 

از عذاب دیدنم آزاد باش 

 

گرچه تو تنها تر از من می روی 

 

آرزو دارم ولی عاشق شوی 

 

آرزو دارم بفهمی درد را 

تلخی برخوردهای سرد را

 

 

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد

 

 


 

 

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد

 

نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت

 


ولیکن سخت مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد

 

بدست طفلکی گستاخ و بازیگوش


او یکریز و پی در پی دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد

 

و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد

 

بدین سان بشکند در من سکوت مرگبارم را

 

 

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

عشق

 

 

 

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

عشق زنان وعشق مردان

 

عشق زنان وعشق مردان

عشق زنان با عشق مردان بسیار متفاوت است. در زنان نیازها و تمایلات

جنسی در عشق، نقش نخست را بازی نمیکند. اما در مردان این عنصر

 نقش اصلی را ایفا مینماید. بهمین دلیل مردان پس از مدتی با یک زن بودن

از او سیر میشوند و بدنیال معشوقی تازه میگردند، و البته این امر را

 بیشتر "طبیعی" باید دانست تا ماحصل "پدرسوختگی" مردانه. اما چون

موضوع عشق در زنان "یار" و یاری و یاوری ست، عشق زنان پایدارتر است

 مگر آنکه مرد را یار و یاور نیابند، یا او را برای یاری ضعیف ببینند. برای "زن"،

فرزندانش همه چیز او هستند، زن به هنگام انتخاب همسر بدنبال کسی

بعنوان تکیه گاه برای بزرگ کردن کودکانش در آینده میگردد ،  و بهمین دلیل

 اولین سوال از داماد اینست: «آقا شغل شون چیه؟» اما اگر مردی بدنبال

 همسر بگردد، با این جملات از دیگران آدرس همسر آینده اش را

می پرسد:« یه زن خوشگل و خوش بر و رو سراغ ندارید؟» عشق مردان

 عشقی ست مبتنی بر کمیت یعنی «هرچه بیشتر بهتر» و در زنان مبتنی

ست بر کیفیت « هر چه بهتر، بهتر».

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

بگو

من از امشب تا وقتی تو باشی باتو هستم

شبونه با نگاهت یه عهد تازه بستم

من از امشب کنارت میمونم تا همیشه

بگو دستامون از هم دیگه جدا نمیشه

از امشب رویاهامو به یادتو میسازم

از امشب عاشقونه به چشمات دل میبازم

تو هم حالا به عشقم وفاداری مگه نه؟

چقدر امشب تو چشمات ستاره لونه کرده

شب خوش رنگ چشمات منو دیوونه کرده

چه آرامشی داره هوای باتو بودن

بگو تو در چه حالی؟ بگو میمونی بامن؟

بگو پیشم میمونی بگو یادت نمیره

بگو هیچ کسی جامو تو قلبت نمیگيره

بگو تو هم عزیزم دوستم داری مگه نه؟

 

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

اما نشد

 

 

 

آمدم تا مست و مدهوشت کنم . . .


اما نشد !!

عاشقانه تکیه بر دوشت کنم . . .

 

 
اما نشد  !!

 

آمدم تا از سر دلتنگی ام . . .


 
گریه ی تلخی در آغوشت کنم . . .
    

اما نشد !!

 

نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم . . .

 
سعی کردم که فراموشت کنم . . .
 

 

اما نشد !!
 


 

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

حسرت

 
 
 

بر آنچه گذشت و آنچه شکست حسرت نمیخورم ،

 

 
 
زندگی اگر زیبا بود با گریه آغاز نمی شد ....

 

 
اینجا زمین است و رسم آدم هایش عجیب ....

 

اینجا وقتی گم می شوی بجای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند!!

 

 

 

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

دلم ميخواد اسمونو بغل كنم

چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

دل شكسته

یادت باشددلت که شکست,سرت را بگیری بالا
تلافی نکن,فریاد نزن,شرمگین نباش
دل شکسته گوشه هایش تیز است
مبادا دل و دست آدمی که روزی
 دلدارت بود زخمی کنی به کین
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش آرزویت بود
صبور باش و ساکت...

چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

ارامش

غـــــم هــجران تـو را چاره و درمـان چه کنم

                              همه روز و همه شب دیده ی گریـان چه کنم

                                                            ای کــه آرامـــش جــــان در گــرو روی تو بود

                                                                                     رفـتی و بی تـو بر این حال پریـــشان چه کنم


 

 

شنبه 16 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

پشت قدمش عبور اشكم جاريست

  او رفـــت و بــرایــــم انتـــظارش باقـــیست

                     پشت قدمـــــش عـــبور اشــــکم جاریست

                                        ای کــــاش بدانـــد که پـــس از او عمـــری

                                                                 در خــــلوت من همیشه جایـــش خالیست

 

  روزهــا رفـــت ولی یــاد تو کمـــرنگ نگشت

     سالها رفت و دل ساده ی من سنگ نگشت

     ذهــن من بستر صد خاطـــره با یــاد تو شـد

    یادت از صفحه ی این خاطره کمرنگ نگشت

 

شنبه 16 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

كاش اين ثانيه ها........

   کاش ایــن ثــانیه ها بی تـو هــلاکم نکند

                        لـــحظه هـا در گـــذر حـــادثه خـاکــم نکند

                                               گرچه این عشق گناه است ولی کاری کن

                                                               که مــــرا از گـــنه عشـــق تو پاکــــم نکند

شنبه 16 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

اندوه

 

جـــاده قـــلب مـــرا رهـــگــذری نیست که نیست

به جــز انـــدوه در آن همسـفری نیست که نیست

شـــــاید این قســمت من بود که بی کـــس باشم

کـــه به جـــز سایه مـرا با خبری نیست که نیست

عمق چشمان پر از تنهاییم را دید و رفت

        سـنگدل بر آرزوهـای دلــم خندید و رفت

           عـــاقبت گفتـــم به او راز دل دیــوانه را

            گـــرچه بر زخـــمم نمــک پاشید و رفت

 

 

اثبات وجود یک انسان با چند خط نوشته

چند بیت شعر کوتاه شاید کمی هم فریاد

به نظر می رسد همه این ها برای اثبات وجود یک انسان کافی باشد

کمی کاغذ و یک قلم کافی است

بنویس تا باشی هنوز کاغذم جا دارد پس می نویسم !

فریاد می زنم ... برای چند بیت شعر برای تو

نوشته ای برای خودم و فریاد برای آنها , برای همان هایی که فریاد می زنند ولی نمی نویسند .. شعر می خوانند اما برای خودشان , ممکن است گاهی هم بنویسند اما آن را فریاد نمی زنند

چند وقتی است هر کس می نویسد , شعر می خواند یا فریاد می زند خاموش می شود

محکوم به سکوتی به وسعت تمام حرفهایش !

نمی دانم .. برای خودم می نویسم .. برای تو .. شاید هم برای آنها !!

فریاد می زنیم اما از دیوار سکوت که عبور می کند خاموش می شود

شعر می خوانیم اما نه مثل گذشته :‌ بنی آدم اعضای یکدیگرند

می دانیم : ‌هر کس دیوار سکوت می سازد فریاد می شنود

 

جـــاده قـــلب مـــرا رهـــگــذری نیست که نیست

به جــز انـــدوه در آن همسـفری نیست که نیست

شـــــاید این قســمت من بود که بی کـــس باشم

کـــه به جـــز سایه مـرا با خبری نیست که نیست

امــشب ای مــــاه تو تسكيـن دل زارم بـاش

  بستری را تــــو بـــرای دل بيمـــــــارم بــاش

        چشـمه خون شده زخم دل من با غم عشق

      مرحـــمی را تـو به زخـــم دل بیــــمارم باش

 

 

 

پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:اخر خط حرفام,

  توسط sedna  |
 

دلم هواي پرواز داره

بــرگ پاییـــزیـَمو در دل تنـــگم گــــله هاست

  آه ، بی تاب شـدن عـادت کم حوصـله هاست

  مثل عکـــس رخ مـــهتاب که افــــتاده در آب

    در دلم هستی و بین من و  تو فاصله هاست

 

پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:,

  توسط sedna  |
 

 



به وبلاگ من خوش آمدید نظر يادت نره


 

 

 خدافظ
 هیچ رفتــنے تو کار نیست
 نَفَس ِ مَنے تـُـو
 دلتنگتم
 خیانت
 HASRAT
 خلوت
 بذار خیال کنم
 هر کجا عشق باشد !
 بوی رفتن می‌دهی
 هستم تا ته تهش !!
 ؟/؟
 فقط تو
 تنهـا بودن قـدرت مـیخــواهــد
 گــــفته باشــــم !.!.!
 مسافر
 چگونه تکه تکه های سهمم از تو را کنار هم بگذارم ؟
 فقط يه نفر توذهـــنت بياد ، نه چند نفر...
 من قانون عشق

 

بهمن 1391
دی 1391
آبان 1391
شهريور 1391
مرداد 1391

 

sedna

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تنها يي و آدرس gham2211.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





یک قدم تا تنهایی
خونه عشق
مركز كسب درامد دانلود رايگان
تجارت و کسب درآمد اینترنتی
حامی
دل نوشته ها
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

 

سدنا
د.د
دل نوشته
خواب سرد
دو عشق
همه چي
كامپيوتر
علوم رايانه
همه چی درباره
تنها
حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
الوقلیون

 

RSS 2.0

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 81
بازدید کل : 1040
تعداد مطالب : 59
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1

دریافت همین آهنگ